در سال ۱۸۷۱ میلادی (۱۲۵۰ هجری شمسی) ماشین گرام اختراع شد. این اختراع گامی اساسی در تاریخچه صنعت برق تجاری بود، زیرا پس از آن تبدیل انرژی مکانیکی (و هر نوع انرژی دیگری که بتوان از آن کار مکانیکی به دست آورد) به انرژی برقی ممکن گردید. یازده سال پس از آن، توماس ادیسون نخستین موسسه برق تجاری خود را برای تامین روشنایی در یکی از خیابانهای نیویورک افتتاح کرد. بیان دو واقعه مهم بالا برای درک رابطه زمانی بین تاریخ پیدایش صنعت برق در جهان و در ایران خالی از فایده نیست؛ به طوری که اولین مولد برق در ایران، سه سال بعد از موسسه برق توماس ادیسون به کارافتاد. در واقع می توان این نقطه را آغاز تاریخپه صنعت برق در ایران داست.
از اوایل سالهای ۱۳۰۰ به بعد، با آگاهی و علاقه مندشدن بخش خصوصی به مزایای برق، رفته رفته در شهرهای بزرگ و کوچک ایران، تاسیساتی برای تولید و توزیع و فروش برق ایجاد شد. این گونه فعالیتها عموما در مقیاس های کوچک و محدود و به طور کلی منفک از یکدیگر انجام میگرفت، البته نیاز به هماهنگی هم درشرایط آن روزهای نخستین احساس نمیشد درهمین دوران برخی ازکارخانههای صنعتی جدیدالتاسیس هم دارای تجهیزات برق اختصاصی شدند که داد و ستدهایی نیز با موسسات برق شهری داشتند.
در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی یک موتور برق ۱۲ اسبی ۱۱۰ ولت از خارج از کشور خریداری و در “بالا خیابان مشهد” نصب شد تا برای روشنایی حرم مطهر حضرت امامرضا(ع) مورد استفاده قرار گیرد. اما اولین مجوز تاسیس یک کارخانه برق در کشور به یک بازرگان ایرانی به نام حاجحسین آقا امینالضرب داده شد . حاج امینالضرب اقدام به تاسیس اولین کارخانه برق عمومی در تهران کرد. تهران تا سال ۱۲۸۳ هـ.ش فاقد برق بود. از این زمان به بعد چند خیابان عمده تهران دارای برق شدند
در این هنگام شهرداری تهران مسوولیت تهیه، نصب ،تعمیر و نگهداری تأسیسات مربوط به روشنایی معابر را برعهده داشت و به این منظور در شهرداری تهران واحدی به نام “اداره روشنایی” ایجاد شد.
تا اینکه در سال ۱۳۱۵ با تصویب اساسنامه مؤسسه برق شهرداری تهران،اداره روشنایی شهرداری به مؤسسه برق تهران تبدیل شد و به عنوان یک مؤسسه مستقل زیرنظر شهرداری به انجام وظایف خود پرداخت.
در واقع تا سال ۱۳۴۱ برای مدیریت برق کشور سازمان واحدی وجود نداشت و تصمیمات کلان از طریق وزارت کشور و سازمان برنامه و بودجه به شهرداریها و مؤسسات خصوصی یا دولتی متولی برق در شهرستانها ابلاغ و اعمال میشد. با افزایش تقاضا و خارج شدن تولید و مصرف برق از وضعیت محدود منطقهای و بخصوص ایجاد نیروگاههای آبی در برنامه سوم عمرانی کشور که از مهرماه ۱۳۴۱ به اجرا گذاشته شد، صنعت برق اهمیت بیشتری یافت و ایجاد سازمان مستقلی برای توسعه این صنعت لازم تشخیص داده شد. به این منظور در دیماه ۱۳۴۱ سازمان برق ایران تأسیس شد.
توسعه سریع صنعت برق فکر ایجاد وزارتخانهای برای تأمین آب و برق موردنیاز کشور را ایجاد کرد و برهمین اساس در ۲۲ اسفند ۱۳۴۲ وزارت آب و برق تأسیس شد. در تیرماه ۱۳۴۴ قانون توسعة مؤسسات برق غیردولتی به تصویب مجلسین شورای ملی و سنا (مجلسین وقت)رسید. همین طور براساس ماده ۲ قانون سازمان برق ایران در سال ۱۳۴۶ به وزارت آب و برق اجازه داده شد تا کشور را از نظر تأمین برق،بدون الزام به پیروی از تقسیمات کشوری به مناطقی تقسیم و به تدریج نسبت به تأسیس شرکتهای برق منطقهای اقدام کند.
در سال ۱۳۴۸ نیز شرکت توانیر با مسؤولیت توسعةتأسیسات تولید، انتقال و عمده فروشی برق تشکیل شد.
در ۲۸ بهمن ۱۳۵۳ با محول کردن برنامهریزی جامع و هماهنگکردن فعالیت انرژی در سطح کشور به وزارت آب و برق این وزارت به وزارت نیرو تغییر نام یافت و در همان سال و سال بعد تغییراتی در اساسنامه شرکت توانیر ایجاد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شرایط جدیدی که در صنعت برق از نظر کیفی و کمی ایجاد شد مسأله تغییرات در ساختار صنعت برق اهمیت ویژهای یافت و سرانجام شرکت توانیر در مهرماه سال ۱۳۷۴ به سازمان مدیریت تولید و انتقال نیروی برق ایران(توانیر) تبدیل و وظایف و مأموریتهای معاونت امور برق وزارت نیرو به این سازمان محول و پست مدیرعامل این سازمان به معاونت امور برق داده شد.
بالاخره در جلسه مورخ ۲۷/۹/۸۱ هیئت وزیران بنا به پیشنهاد وزارت نیرو و تأیید سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزارت امور اقتصادی و دارایی در ساختار شرکت توانیر تغییراتی ایجاد و اساسنامه آن به نام شرکت مادرتخصصی مدیریت تولید، انتقال و توزیع نیروی برق ایران (توانیر)به تصویب رسید.